پریا

دوستی ترانه شعر موزیک

پریا

دوستی ترانه شعر موزیک

داستان یک مورچه

داستان یک مورچه

باد گفت : « پدر آمرزیده، من اگر زور داشتم که برج های بالای شهر، راهم را سد نمی کردند».  مورچه گفت : «ای برج های بالای شهر، شماها چقدر زوردارید.»
برج ها گفتند: « ما اگر زور داشتیم که نیازی به مجوز شهردار نداشتیم.»
مورچه گفت:« ای شهردار تو چقدر زور داری.»

شهردار گفت:« من اگر زور داشتم که قوه قضاییه مرا دستگیر نمی کرد.»

مورچه گفت:« ای قوه قضاییه تو چقدر زور داری.»
قوه قضاییه گفت:« من اگر زور داشتم بعضی جراید از من انتقاد نمی کردند.» 

مورچه گفت:« ای جراید شما چقدر زور دارید.»

جراید گفتند:« اگر ما زور داشتیم که کاغذمان گیر وزارت ارشاد نبود.»
مورچه گفت: «ای وزیر ارشاد تو چقدر زور داری.»                

وزیر ارشاد گفت:« اگر من زورداشتم که محتاج رای اعتماد نمایندگان مجلس نبودم.»

مورچه گفت: « ای نمایندگان شماها چقدر زور دارید.»

نمایندگان گفتند:« ما اگر زور داشتیم که نیازمند رای مردم نبودیم.»             

مورچه گفت: «ای مردم شما چقدر زور دارید.»                                   

مردم گفتند:« ما اگر زور داشتیم بقال به ما جنس نسیه نمی داد.»                   

بقال گفت: « من اگه زور داشتم آفتاب ماست های مرا نمی ترشاند »             

مورچه گفت:«ای آفتاب تو چقدر زور داری»                                         

آفتاب گفت : « من اگه زور داشتم دختر کدخدا نمی گفت که تو در نیا من در آمدم»

مورچه گفت:« ای دختر کدخدا تو چقدر زور داری»                                 

دختر کدخدا گفت:« من اگه زور داشتم که زن کشاورز نمی شدم»                

مورچه گفت:« ای کشاورز تو چقدر زور داری»                                      

کشاورز گفت:« من اگه زور داشتم که از ترس تو گندم هایم را توی انبار قایم نمی کردم»

مورچه یک کمی رفت توی فکر. بعد نگاهی به بازوهایش کرد،سینه اش را داد جلو و
رفت به مزرعه. گوش باد را گرفت و پرتش کرد پشت کوه قاف !                     

بعد هم دانه گندم اش را برداشت وبرد به لانه اش

یک مورچه ای بود در ولایت غربت که روزها می رفت به صحرا و گندم و جو جمع می کرد برای زمستان. یک روز که برای جمع کردن غله رفته بود، یک دانه گندم پیدا کرد و به نیش کشید و حرکت کرد به طرف لانه اش. ناگهان باد وزید و دانه گندم را از دست و دهان مورچه گرفت و با خودش برد. مورچه به باد گفت:«ای باد تو چقدر زور داری»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد